نقاط قوّت زنانه همراه با ایمان و عفت
نگاه انقلاب اسلامی به زن برگرفته از مبانی اسلامی است. در نگاه اسلامی هم زن و هم مرد فارغ از «جنسیت»شان میتوانند در مسیر رشد و کمال حرکت کنند:
«نگاه اسلام به جنسیت، یک نگاه درجهی دو است؛ نگاه اول و درجهی یک، حیث انسانیت است؛ که در آن، جنسیت اصلاً نقشی ندارد… در زمینهی مسائل اصلی انسان - که مربوط به انسان است - زن و مرد هیچ فرقی ندارند. خب، شما ببینید در تقرب الیالله، یک زنی مثل حضرت زهرا، مثل حضرت زینب، مثل حضرت مریم هستند؛ رتبهشان، رتبههای فوق تصور امثال ماهاست… جنسیت یک امر ثانوی است، یک امر عارضی است؛ در کارکردهای زندگی معنا پیدا میکند، در سیر اصلی بشر هیچ تأثیری ندارد.» [۳]
از سوی دیگر تفاوتهای دو جنس در نقشها و قالبها نیز مورد توجه است:
«من متأسّفم که گاهی خود خانمها، خود بانوان، روی این مسئله حسّاسیّت نشان میدهند که ما با مردها چه فرقی داریم؟ خب بله، در خیلی از مسائل هیچ تفاوتی نیست. نگاه اسلام نسبت به زن و مرد، نگاه انسان است؛ در مسئلهی انسانیّت، سِیر مقامات معنوی، استعدادهای فراوان فکری و علمی هیچ تفاوتی نیست، امّا قالبها دو قالب است: یک قالب برای یک کار و یک صنف کار است، یک قالب برای یک کار دیگر است؛ البتّه کارهای مشترکی هم وجود دارد. [آیا] این خدمت است که ما بیاییم یکی از این دو قالب را از منطقهی اختصاصی خودش بکشیم بیرون، ببریم در منطقهی اختصاصی آن قالب دیگر؟ این کاری است که غربیها دارند میکنند.» [۴]
زن در این الگو در عین اینکه عنصری «در حاشیه و دست دوم» نیست، «ابزار تمتع و سوءاستفاده»ی دیگران و بهرهبرداریهای غیرانسانی نیز نیست. زنی که ذیل این انقلابِ الهی ظهور کرد تعریفی جدید از زن ارائه داده است. تعریفی که جهانی و بنبستشکنِ معضلات زنان در عصر مدرن است:
«در انقلاب اسلامی و در دفاع مقدس، زنانی ظهور کردند که میتوانند تعریف زن و حضور او در ساحت رشد و تهذیب خویش، و در ساحت حفظ خانهی سالم و خانوادهی متعادل، و در ساحت ولایت اجتماعی و جهاد امر بمعروف و نهی از منکر و جهاد اجتماعی را جهانی کنند و بنبستهای بزرگ را درهم بشکنند. اقتدار و جذبهی تازهای به برکت خون این زنان مجاهد در عصر جدید، ظهور کرده است که زنان را ابتداء در جهان اسلام، تحت تأثیر قرار داد و دیر یا زود در سرنوشت و جایگاه زنان جهان، دست خواهد برد.» [۵]
در «الگویِ زن مسلمان» که براساس معرفتشناسی الهی شکل گرفته، زن «نقاط قوّت زنانه»ی خود را با «ایمان و عفت» همراه میکند و با چنین ترکیبی قادر به نقشآفرینیِ منحصربهفردی میشود و اینگونه «ارزش و تشخص زن» معنا مییابد:
«زن با نقاط قوّت زنانهی خود- که خدای متعال در وجود او به ودیعه گذاشته و مخصوص زن است- همراه با ایمان عمیق، همراه با استقرار ناشی از اتکاء به خداوند، و همراه با عفت و پاکدامنی- که فضای پیرامون او را نورانیت میبخشد- میتواند در جامعه یک نقش استثنائیِ اینگونه ایفا کند؛ هیچ مردی قادر به ایفای چنین نقشی نیست. مثل کوه استواری از ایمان، درعینحال مثل چشمهی جوشانی از عاطفه و محبت و احساسات زنانه، تشنگان و محتاجان نوازش را از چشمهی صبر و حوصله و عاطفهی خود سیراب میکند. انسانها در چنین آغوش پُربرکتی میتوانند تربیت شوند. اگر زن با این خصوصیات در عالمِ وجود نبود، انسانیت معنا پیدا نمیکرد. این، معنای ارزش زن و تشخص زن است؛ چیزی که مغز متحجرِ مادی غربیها نمیتواند آن را بفهمد.» [۶]
[۳] - بیانات در سومین نشست اندیشههای راهبردی ۱۳۹۰/۱۰/۱۴
[۴] - بیانات در دیدار جمعی از بانوان برگزیده کشور ۱۳۹۳/۱/۳۰
[۵] - پیام به کنگرهی «هفت هزار زن شهید کشور» ۱۳۹۱/۱۲/۱۶
[۶] - بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم ۱۳۸۴/۳/۲۵